- مزاج عضلانی ؛ مزاج پهلوانی ، کسی که دارای عضلات قوی و ورزیده باشد.
خاورشناسان و استادان تاریخ علم دربارهٔ اصول قضایای علمی طب قدیم و تفسیر نظرات و معتقدات قدما، تحقیق کردهاند ولی موفق به تطبیق مزاجشناسی با علم روز نشده و شرح و تفسیر آن را در نوشتههای خود ناتمام گذاشتهاند.[۸]
«هوا» حالتی گذرا و موقتی است، که یک روز آفتابی، روزی دیگر ابری یا بارانی و یا همراه با وزش باد و… است.
هر دارو، غذا، عامل بیرونی و نیز هر واکنش که باعث بالا رفتن کار غده تیروئید باشد، آن را گرم و اگر باعث پایین آمدن کار غده تیروئید باشد، آن را سرد گویند. مزاجی را رطوبتی یا «مزاج تر» نامند که مقدار زیادی آب در سلولهای بدن فرد جمع شده باشد و بهاصطلاح رطوبت بر مزاج غلبه کرده باشد. اگر مقدار قابلتوجهی مواد کانی و املاح جمع شده باشد، آن را «مزاج خشک» گویند.
- علیل المزاج ؛ ناخوش احوال . کسی که بیماری مزمن درونی دارد.
- دمدمی مزاج ؛ کسی که دائم عقیده ٔ خود راتغییر میدهد و هرلحظه به چیزی متمایل می گردد. رجوع به دمدمی مزاج شود.
اكتشفت أنظمتنا سلوك غير اعتيادي من شبكة الكمبيوتر الخاص بك
كيف يُقدّر المسعفون في الخطوط الأمامية تكلفة عامين من الحرب في أوكرانيا؟
ويقول: نكهات مزاج "في مرحلة ما، أدركوا أنَّ عليهم على الأقل تقديم انطباع بأنهم يغيرون مسارهم.. لكنّ قدرتهم على تقديم ذلك الانطباع، موضع تساؤل".
الانتخابات الأمريكية: كيف تحولت الحدود المكسيكية لـ "حلبة نزال سياسي" بين بايدن وترامب؟
مزاج را میتوان با رژیم غذایی و ورزش تغییر داد یا تعدیل کرد. تأیید شده توسط پزشکان متخصص دکترتو
- مزاج بهم خوردن ؛ شوریدن طبیعت .دل بهم خوردن . آشوب شدن دل : بس که خونم ، بی می گلرنگ می آید بجوش می خورد برهم مزاجم گرخورد مینا بهم .
برای افراد دقیقتر میتوان مزاج را اینگونه بیان کرد: « مزاج، از مصدر مزج به معنای ترکیب کردن و درهم ریختن میآید و مزاج در طب سنتی ایران به مفهوم کیفیت یکسان و جدیدی است که درنتیجه آمیختن ارکان چهارگانه (هوا، آتش، خاک و آب) با یکدیگر و فعلوانفعال آنها در یک جسمِ مرکب به وجود میآید.